كنار تو در باران قدم می زنم
"چتــــر" برای چه؟!
خیـــــال كه خیس نمی شود......
لااقل بگو نمیخواهی برگردی،
اینطوری تکلیف خودم را میدانم
و باز منتظر میمانم...
دستم را نمیدانم ولی دلم فقط برای تو می نوازد...
ین مهم نیست چقدر بعضی ها رو دوست داری
بعضی اوقات مجبوری که تو ذهنت چمدونشون رو ببندی
و بذاری برن زندگیشونو داشته باشن
چه شب یلدایی...
وقتی قرار است
تو را
یک دقیقه بیشتر نداشته باشم !!
عشق یعنی وقتی حتی از دستش ناراحتی هم هواشو داشته باشی...
افتادنی هم که باشم
اتفاق خوبِ زندگی تو نیستم
خیلی خوششانس باشم
برگ زردی میشوم
که زیر پای تو میافتد!
چه انتظاری از مــــردم داری؟
آنها حتی پشت سر خــــــــــــدا هم حرف می زنند...
تك تك حرف هاي نگاهت را از بَرَم ...
دلت که گیر باشد
هر روز
دلگیری
عشق؛
زیباترین لذّتیست..
که به وقت ِ ارتکاب ِ آن.. ..
خدا،
برای ِ بشر..
ایستاده “دست” میزند
گفتی که مرا دوست نداری گله ای نیست/بین من و عشقه تو ولی فاصله ای نیست.
گفتم که کمی صبر کن و گوش به من ده/گفتی که نه باید بروم حوصله ای نیست.
رفتی و خدا پشت و پناهت به سلامت/بگذار بسوزد دل من مسئله ای نیست.
چشم هایت وقتی دروغ می گویی زیبا تر می شوند
اگر می خواهی زیباترین باشی همیشه
به من بگو دوستت دارم